…در حدیث دیگران
========================
دستگاه زبالهساز نباشیم!
ما ایرانیان انصافاً زبالهسازهای بسیار خوبی هستیم و در این کوچکترین تردیدی وجود ندارد. آنها که دراینباره شک دارند، بهتر است بار بعدی که برای گذاشتن کیسه زباله نزد مخزن جمعآوری میروند، نگاهی دقیقتر به داخل آنها و حاشیهها و خارج آن بیندازند تا متوجه شوند که خیلی از چیزهایی که علیالقاعده زباله نیست، درون و بیرون مخزن خودنمایی میکنند و بسیاری از زبالههای تولیدی میتوانستند اصلا و ابدا تولید نشوند!
***
محمد ماکویی: کارشناس ارشد مهندسی بهداشت محیط: چرایی خوب بودن ما در زبالهسازی به عوامل متعددی برمیگردد که برخی از مهمترین آنها به نظر من عبارتند از: الف ـ فرهنگ زباله: ما از صمیم قلب «اسراف» را کاری خوب میدانیم و اگر غیر از این بود، یک کدبانوی ایرانی به هنگام میهمانی با کمال افتخار از «دستم به کم نمیرود» دم نمیزند و بیش از آنکه بخواهد نگران «نکند یک نفر سیر سیر نشده از خانه ما برود» باشد، بابت دورریزهایی که غذای چندین نفر یا چندین روز یک نفر را فراهم میکنند، اندیشه میکرد!
حیف و میلهای ما در مراسم عقد و عروسی و جشن و شادی و غم و اندوه و سوگواری و سه و هفت و چهل و یادبود و سال، واقعا دیدنی و شنیدنی است و چه بسا روزی لیاقت آن را بیابد تا در رکوردهای گینس ثبت و ضبط شود و جایگاهی ارزنده برای خویش دست و پا کند!
آنها که در چنین مراسمی حضور بههم رساندهاند، خوب میدانند که گاهی میزان غذاهای میل نشدهای که دست خورده حیف میشوند، از مقدار غذاهایی که میل میشوند هم بیشتر است و میزبان و میهمان یا چشم خود را بر امور اینچنینی، که بسیار نازیبنده هستند، میبندند و یا با ادعای بیاناتی در مایههای «حداکثرش این است که نصیب گربهها و سگهای ولگرد میشوند»،خود را گول میزنند که کار چندان اشتباهی ازشان سر نزده است!
ب ـ دانش زباله: ما در زباله، انصافا، کم میدانیم و مسئولان و دولتمردان اطلاعات ما در درباره زباله را به اندازه آب و فاضلاب بالا نبردهاند، اگر پایین نیاروده باشند!
مثلا، در حالی که بیشتریها میدانند که اگر در مصرف آب صرفهجویی نکنند، در آینده آبی برای مصرف نخواهند داشت، کمتر کسی آگاه این است که اگر زبالههای تولیدی خویش را کم نکند، در آینده، احتمالا آبی برای مصرف در اختیار نخواهد گرفت!
در کشور ما، شوربختانه، روز به روز بیش از گذشته مشتاق این میشویم که زبالههای تولیدی را در دل خاک پنهان کنیم!
در لندفیلها، زبالهها روی هم فشار میآورد و باعث میشود محیط، اصطلاحا بیهوازی شود.
محیطهای بیهوازی شرایط تولید گاز متان را فراهم میآورد و این گاز با گرم شدن هر چه بیشتر کره زمین، اتمسفر را دامن میزند، حالا متوجه شدید که چرا در صورت کاستن از زبالههای تولیدی، از سهم خود در گرم کردن کره زمین کاستهاید و به طور غیرمستقیم به حفظ مایه حیات، که برخی فکر میکنند مایع حیاط است، کمک کردهاید؟
ج ـ شیوه جمعآوری زباله: زبالههای تولیدی ما هر شب (روزانه) جمعآوری میشود و ما برای کمک به این موضوع مم لطف کنیم و زباله را راس ساعت ۹ شب در دل مخزن زباله، یا روده و دیگر امعا و احشایش بگذاریم!
جالب این است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته نه فقط در زمینه رعایت ساعت و زمان دقیق جمعآوری زباله سختگیریهایی وجود دارد، بلکه جمعآوری زباله در عوض اینکه روزانه باشد، هفتگی است!
قطعا، اگر قرار بود ما هم زبالههای تر خود را یک هفته توی خانه نگهداری کنیم و با مقدار فراوان و بوی گند آن یکجوری کنار بیاییم، بیشتر سعی میکردیم از مقدار تولید زباله بکاهیم و یا اقداماتی همچون جداسازی و کمپوستسازی خانگی، بوی بد زباله را کلا از میان ببریم.
دـ هزینه جمعآوری: در کشور ما پول جمعآوری زباله ربطی به میزان تولید آن، توسط شهروندان ندارد و عوارض پسماند بیشتر از وضع تولیدکنندگان که خود را در بزرگی و کوچکی عرصه و اعیان و محل مسکونی نشان میدهد، نشات میگیرد و این در حالی است که در بسیاری از کشورها، پیمانکارانی که جمعآوری زبالهها را بر عهده دارند، با شهروندان قرار میگذارند که مثلا اگر ۲ بار در ماه پسماندهای آنها را جمعآوری کنند ۲ برابر پولی را از ایشان بگیرند که قرار بود با جمعآوری ماهی یکبار از ایشان اخذ کنند. چنین راهکاری، قطعا شهروند را به فکر تولید زباله کمتر میاندازد و اقداماتی همانند کمپوستسازی و جداسازی زبالههای تر و خشک را در مخیله او راه میدهد.
در پایان خواهشمند است آنهایی که این یادداشت را مفید یافتند و میخواهند یک جوری از نویسندهاش قدردانی کنند، قول دهند که منبعد دستگاه زباله ساز نباشند!
===========================
منبع؟