ماهواره!
=============
سعدی
ماهواره
سالهای
کودکی ما
(دهه30) بود!
=============
جلال رفیع
نویسنده،
روزنامه نگار،
طنز پرداز
طلبگی به روایت دکترعلی شریعتی
برخلاف امروز، که برای منبر رفتن و لباس علم
دین پوشیدن و مقام تبلیغ مذهب را احراز کردن، شرط
اصلی یا سکوت مطلق (بی ناطق بودن!) است و یا
صوت خوش و اگر کسی قدرت علمی آن را داشته
باشد که به کتب حدیث و سیره و تاریخ و اسناد
و منابع علمی مراجعه کند یک دانشمند محسوب
میشود، در گذشته، حتی نقل حدیث، احتیاج به جواز
رسمی از مقام ممتاز و مرجع علمی داشت و کسی
حق نداشت، تنها با مراجعه به کتب حدیث حتی کتب
معتبری چون “اصول کافی” که یکی از منابع چهارگانة
علمی در شیعه است، حدیثی را انتخاب نماید و
به صورت کتبی یا شفاهی نقل کند! زیرا، چنانکه گفتم،
مالک اعتبار یک حدیث در فرهنگ شیعه، اعتبار کتاب
یا نویسنده هایی که آن را نقل کرده نیست، بلکه سلسلة
روایت و اعتبار اسناد آن است.
از این نظر، اساتید بزرگ حوزه که خود مقام
رسمی علمی در علم روایت و درایت و رجال به شمار
می آمدند و شخصیت علمی و تحقیقی ممتازی در
علم الحدیث داشتند برای کسانی که مراحل درسی را
طی کرده و از نظر فکری و نیز اخلاقی و تقوای دینی
و علمی و قدرت استنباط و انتخاب و تشخیص، در
مکتب استاد آزمایش شده و شایستگی خود را به اثبات
ً رسانده بودند، رسما شهادتنامه هایی صادر میکردند و
در آن، مقام علمی، فضائل اخلاقی وی را یاد می نمودند
و مراتب اعتماد و اطمینان خود را نسبت به وی
گواهی می دادند و با ذکر سلسلة روایتی که خود بدان
پیوسته اند و معرفی آخرین حلقة این سلسلهـ که از او
جواز نقل حدیث گرفته اند و نیز معرفی خود به عنوان
ً کسی که به عنوان محدثی که رسما حق روایت دارندـ
و اعالم کسانی که از آنان روایت میکنند، به تلمیذ
خود،جواز، نقل حدیث میدادند و ویـ که بدینگونه
دیپلم می گرفتـ حق رسمی نقل حدیث به دست
می آورد و با تکیه بر آن، به عنوان محدث، در محیط
علمی و جامعة اسلامی، صاحب عنوان علمی می شد
و می توانست منبررود و تبلیغ کند و به نام اسلام، به
هدایت فکری و مذهبی مردم بپردازد.
آنچه در اینجا باید گفته شود، اول، علیرغم آزادی
خارق العاده ای که در نظام آموزشی اسلامی وجود
دارد، چنانکه می بینیم، ضوابط علمی و تحصیلی بسیار
ً دقیق و مدارک علمی کاملا رسمی و معینی در کار
ً است.ثانیا، چنان که از بررسی نظامهای آموزشی در
تاریخ تمدنها و فرهنگهای قدیم بر می آید، فرهنگ
اسلامی برای نخستین بار، به وضع چنین ضوابط
رسمی و گواهینامه های تحصیلی پرداخته است و
شباهت اصطالحات فنی آموزشی در نظام تعلیم و
تربیت اروپایی و نظام تعلیم و تربیت اسلامی حکایت
از آن دارد که این اصطلاحات از فرهنگ آموزش
اسلامی ترجمه شده است و تأثیر همه جانبة فرهنگ
و علوم و تمدن اسلامی، به ویژه پس از جنگهای صلیبی
و آغاز رنسانس و عصر جدید در اروپا این نظر را
تأیید میکند.چنانکه در نظام تعلیمات مدارس اسلامی،
رسم بر این بود که، پس از طی دوران تحصیل و دیدن
دورة درس، استاد “شهادت” میداد که شاگرد وی این
دوره را گذرانده است و این همان است که امروز در
اصطلاح اروپایی (Cartifica )می نامند و شگفتا که
ما امروز، دوباره همین اصطلاح را به فارسی ترجمه
کرده ایم و گواهینامه می گوییم!
و نیز “دوره”را که به مجموعة درسهای یک
موضوع اطلاق می شود، در فرانسه (Cours )و در
انگلیسی (Course )ترجمه کرده اند و اصطلاح
“درجة علمی” را (Classe ،)و اصطلاح”جواز” را،
(Licence )و مجتهد را(Docteur،)می خوانند.
————————————————-
منبع:روزنامه اطلاعات